۱۳۹۱ دی ۲۹, جمعه

دیو چو بیرون رود، یک دیو دیگه به جایش می آید!


در انقلاب 57 طرفداران شاه بسیار کم بودند. از همان تعداد اندک هم کسی جرات طرفداری شاه را نداشت. چرا ؟ چون شاه دیو هفت سری بود که خون ملت را در شیشه کرده بود. طرفداری که هیچ، کسی جرات سکوت در مورد شاه را هم نداشت. همه باید بگونه ای نفرت خودشان از او را نشان می دادند. طرف مقابل امام بود، فرشته بود، معصوم بود. یک طرف حکومت سراسر فساد بود، یک طرف قرار بود آبادانی و رفاه در دنیا و آخرت باشد، آب و برق مجانی باشد. یک طرف زندگی مجلل و شاهانه حاکمان و فقر مردم بود، طرف دیگر ساده زیستی و عدل علی حاکمان. مردم آنقدر عاشق حکومت جدید بودند که عکس حاکمش را در ماه می دیدند و کوچکترین انتقادی به رهبرشان را تحمل نمی کردند.
الان بعد از سی سال اوضاع بگونه ای عوض شده که پسر همان دیو هفت سر با نهایت خویشتن داری برای به حکومت رسیدن قدم بر می دارد. یا آن پدر دیو هفت سر نبوده، یا مردم ایران در کل مشکل حافظه دارند. شاه به نظر من بد بود، ولی مردم هم دیگر خیلی جو گیر شده بودند. به قول بختیار می خواستند انقلاب کنند که انقلاب کرده باشند. فکر می کردند اگر انقلاب کنند همه چیز حل است. مردم باید قبول کنند که هیچ کس نوکرشان نیست که بیاید بدون مزد و مواجب ایران را برایشان بهشت کند. باید کار کرد جان برادر تا مزد گرفت. اصلا زندگی یعنی همین تلاش کردن. تنها راه اینکه بخواهید بدون تلاش نان بخورید، اینه که یا اختلاس 3000 میلیاردی کنید یا بلیط بخت آزمایی تان برنده شود یا یک ارث درست و حسابی بهتون برسه. که این نسخه را برای همه ملت نمی شه پیچید.
جمهوری اسلامی مشکل دارد، خیلی هم مشکل دارد. ولی آیا آنقدر مشکل دارد که نتوان آنرا اصلاح کرد و هزینه اصلاح حکومت حتما بیشتر از تغییر کلی نظام است؟ الان خامنه ای نقش دیو را دارد، احمدی نژاد دیو است، جنتی دیو پیر است. اصلا از ریز و درشتشون همه دیوند. کی جرات داره ازشون دفاع کنه. مردم از تجربه گذسته شان درس گرفته اند و کمتر بدنبال فرشته نجات هستند و نمی توانند به هر کسی اعتماد کنند و این واقعا جای بسی خوشحالی دارد. امیدارم این تجربه تاریخی به مردم کمک کند که از خامنه ای و بقیه دیو نسازند. بیایند خیلی منطقی حاکمان امروز را نقد کنند. از کارهای مفیدشان چشم پوشی نکنند و اگر خطایی کرده اند، خطا هایشان را بزرگ نکنند. خیلی سخت که برای حاکمان امروز ایران آرزوی طول عمر داشته باشی ولی آرزومه که آنقدر عمر کنند که یک روزی در یک دادگاه واقعی محاکمه بشوند و حکم دادگاه هم برایم مهم نیست. مهم اینه که در یک دادگاه محاکمه شوند. 
کرمکی

با کمی تغییر از وبلاگ قبلیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر بدهید