۱۳۹۳ خرداد ۳, شنبه

برای هپی ها با تاخیر



مصاحبه ای ترتیب دادیم با سردار سریع نژاد در مورد دستگیری جانیان خطرناکی که فیلم جنایت وحشتناک شان را بر روی اینترنت پخش کرده بودند. 

- سردار سریع نژاد اگر ممکنه برای بینندگان توضیح بدهید که جرم این جانیان چه بوده؟
سردار سریع نژاد: در ابتدا عمه خانم بنده لینک این ویدیو را برای دختر بنده فرستاد. دختر من هم خوشش آمد و گیر داد به من که بابا بیا ما هم یک کلیپ اینطوری بسازیم. راستش را بخواهید ما هم کلیپ را ساختیم ولی چون من خیلی استعداد رقصیدن ندارم خیلی ضایع از کار در آمد. دختر ما هم شروع کرد به گریه و زاری. من هم اعصابم خرد شد. گفتم اصلا غلط کرده اند که کلیپ ساخته اند. کلیپ را فرستادم برای معاونم. بعد نیم ساعت ایمیل آمد که ای ول چه کلیپ با حالی، دمت گرم سردار، مثل همیشه ایمیل هات خیلی با حالند. خلاصه نیم ساعت طول کشید که من به معاونم فهماندم که باید برود اینها را دستگیر کند.

- خوب چقدر طول کشید که این جانیان را شناسایی کنید؟
سردار سریع نژاد: راستش چون اسامی شان را با حروف لاتین ته کلیپ نوشته بودند، یک کم طول کشید تا بتوانیم دستگیرشان کنیم. در نهایت یک ساعت و چهل و پنج دقیقه و سی وشش ثانیه طول کشید تا توانستیم اسامی شان را بخوانیم. جا داره که از تیم زمان سنج نیروی انتظامی کمال تشکر را داشته باشم که زمان تمامی عملیات ها را به دقت اندازه گیری و ثبت می کنند.  
    
- سردار لطفا در مورد مراحل دستگیری نیز توضیح دهید؟
سردار سریع نژاد: بعد از اینکه اسامی شان را پیدا کردیم. بچه ها را فرستادیم در خانه شان که دستگیرشان کنند. ولی چون ترافیک بود شش ساعت طول کشید. 

- موقع دستگیری سرسختی که نکردند؟
سردار سریع نژاد: سرسختی؟ اصلا معلوم نیست که این کمره یا فنره، شاه فنره! همچین قر می دهند که نگو! سرسختی شان کجا بود. 

چه پیامی برای سودجویانی که این کلیپ را پخش کرده بودند دارید؟
سردار سریع نژاد: سودجویان عزیز توجه کنید، پخش کلیپ که آخه فایده ای نداره، بزنید تو کار اختلاس و دزدی که یک نانی سر سفره زن و بچه تان ببرید. فقط دقت کنید که رقم دزدی باید بالای میلیارد باشد وگرنه ممکن است اعدامشان کنیم. رقم که بالای میلیارد باشه، خودی حساب می شوند و دیگر کاری بهشان نداریم. 

- لطفا بفرمایید که چرا هپی ها را به این سرعت آزاد کردید؟
سردار سریع نژاد: به تو چه!




۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۶, سه‌شنبه

جامعه کارگری هیچ دوشواری ندارد




 گهگاه در خبرها می خوانیم و می شنویم که کارگران فلان کارخانه 13 ماه است حقوق نگرفته اند و این خبرها دستمایه بنگاه های خبر پراکنی غرب و شرق می گردند ( شرق شامل کشور های دوست و برادر روسیه، چین و کره شمالی نمی شود). البته حقوق نگرفتن یک کارگر در کشور های غربی به خاطر فقر مردم، فاجعه آمیز است ولی در ایران اسلامی یک کارگر می تواند یک سال یا حتی سال ها بدون دریافت حقوق به کارش ادامه بدهد. دلیل این امر نیز تفاوت فاحش میان فرهنگ کار و دارایی های کارگران در ایران اسلامی و کشورهای غربی است و همین تفاوت فرهنگی باعث سردرگمی شبکه های دروغ پراکنی غربی می شود و خبر بی حقوق ماندن کارگارن را به اشتباه تفسیر می کنند. به هرحال این سوتفاهم ها باعث دلواپسی بخشی از مردم شده و در این نوشته سعی کردیم حقایق زندگی کارگران ایرانی را بازگو کنیم.  

در کشورهای غربی، یک کارگر با انجام هشت ساعت کار روزانه در محل کارش می تواند نیازهای اولیه خود وخانواده اش را برطرف کند و اگر حقوقش قطع شود، شرمنده زن و بچه اش می شود. به عبارتی زندگی کارگران غربی به شدت وابسته مواجب ماهیانه اشان است. اما در ایران کارگران نه از روی نیاز که برای تفریح به کارگری می پردازند، در واقع کارگران تنها به خاطر فرهنگ کار و تلاش در ایران و برای پر کردن اوقات فراغت شان به کارگری روی می آورند. آمارها نشان می دهد همانطور که در صدا و سیمای میلی به نمایش در می آید، بخش بزرگی از کارگران، روحانیونی هستند که برای رضای خدا و عمل به وظایف شرعی شان رو به کارگری می آورند. بسیاری از این کارگران شرعی نیازی به حقوق ندارند و خودشان از گرفتن حقوق خودداری می کنند. حتی دیده شده که مدیر کارخانه به پنج تن آل عبا و عمامه قسم خورده و ولی کارگران حاضر نشده اند که پولی بگیرند. 

البته باید گفت که بخش دیگری از کارگران، سرمایه دارانی هستند که تنها برای سلامتی و بدنسازی به کارگری روی می آورند. بدین ترتیب هم در هزینه باشگاه صرفه جویی می کنند و هم می توانند هیکل های خفن همراه با سیکس پک و هر روز سکسی تر از دیروز داشته باشند. 

در نهایت هم بخشی از کارگران که کارگری تنها شغل آنان است، در مواقع اضطرار با صرفه جویی در هزینه ها غیر ضروری، امور زندگی را می گذرانند. برای نمونه محمد کاربلد در مصاحبه با گزارشگر ما اعلام کرد که مجبور شده است بلیط هواپیما فرست کلس و هزینه هتل هشتت ستاره که برای یک ماه تفریح در هاوایی خریده بود را پس بدهد. تا بتواند هزینه زندگی اش را بدون هیج دوشواری تامین کند و هیچ بشر از او طلبکار نیست. البته روند بازپس گرداندن بلیط های هواپیما مشت محکمی بر صنعت گردشگری غرب وارد کرده. آمار ها نشان می دهد که  انصراف کارگران ایرانی از گردش در غرب، باعث از بین رفتن شصت و سه درصد صنعت گردشگری غرب شده است.

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۱, پنجشنبه

نون به نرخ روز خوردن را باید از اینها یاد گرفت



معرفی می کنم فاطمه صادقی فرزند حجت الاسلام صادق خلخالی، از مدافعین حقوق زنان و مخالف حجاب اجباری. 


 کنار هم قرار گرفتن اسم صادق خلخالی و حقوق زنان در یک جمله، تناقض بزرگی است و شاید دلیلی باشد بر تغییرات عظیمی که در ساختار جامعه ایران شکل گرفته است. فرزندان مسئولان جمهوری اسلامی بهتر از هر کس دیگری این تغییرات را می بینند و می دانند که اگر بخواهند در آینده ایران زندگی کنند، چاره ای ندارند جز اینکه به گذشته خود پشت کنند و رویه ای جدید پیش رو بگیرند. نمونه های دیگرش هم نوه و نتیجه خمینی.

 اشانتیون: صادق خلخالی یک روحانی چپ گرا بود و سعی داشت که به جنبش دوم خرداد بپیوندد. اما اکثریت اصلاح طلبان به خاطر سابقه اعدام های خلخالی حاضر نشدند از او حمایت کنند. 



نمونه ای از سخنزانی ها و مصاحبه های خانم صادقی

سخنرانی در پاریس



  


برخی از مصاحبه ها: