۱۳۹۴ آبان ۲۳, شنبه

جهان در غم فرانسه

خیلی از شهرهای بزرگ دنیا، با نورپردازی پرچم فرانسه بر روی ساختمان های مهم شهرشان، همدردی شان را با مردم فرانسه نشان دادند. خیلی دوست داشتم که عکس هایی از ایران هم ببینم که فارغ از همه مسائل سیاسی و جناحی و امام جمعه شهر و فرانسه مخالف حجاب در مدرسه است و غیره، همدردی مردم ایران را با مردم فرانسه نشان می داد. 

عکس زیر نورپردازی پل فردوسی اصفهان به رنگ آبی، یکی از رنگ های پرچم فرانسه است. البته عکس قدیمی است و اصلا ربطی به این حادثه ندارد. 

در نهایت هم پل معالی آباد شیراز که احتمالا به صورت تصادفی به رنگ پرچم فرانسه نورپردازی شده است.

۱۳۹۴ مرداد ۲۳, جمعه

چرا سیاستمداران ایران به نظر حرامزاده می رسند



تخم به حرام اندازید تا فرزندان شما فقیه و شیخ و مقرب سلطان باشند.
مولانا عبید زاکانی


داستان واقعی زیر را بخوانید. )منبع)



یک اردک تصمیم می گیرد که با جوجه هایش از یک بزرگراه شلوغ در مونترال کانادا عبور کند. خوب اگر ایران بود که حتما همه دار فانی را با رحمت ایزدی سر می کشیدند. چون مطمئنا یکی دو تا راننده پیدا می شد که اصلا اردک ها را نمی دیدند و چند تا راننده هم حال می کردند که از روی جوجه اردک ها رد شوند. خلاصه توی ایران که سالی بیست و خورده ای هزار تا آدم توی تصادف کشته می شوند، جان چهار تا اردک زپرتی که ارزش این همه چک و چانه را ندارد. البته بماند که اصلا توی تهران نمی توان کلاغ هم دید چه برسد به اینکه اردک توی شهر با بچه هایش قدم بزند. خلاصه چون این خارجی ها خیلی آدمهای باحال و بافرهنگ و همه جوره کول هستند، یک خانم مهربان وسط بزرگراه ماشینش را نگاه می دارد که جان اردک ها را نجات بدهد. (ادامه پس از پیام بازرگانی)

شما اگر در همچین موقعیتی قرار بگیرید چکار می کنید؟ ماشین را نگه می دارید که اردک ها را نجات دهید؟ آیا اینقدر فهم و فرهنگ و شعور دارید که تصمیم درست را بگیرید؟ یا شما یک آدم احمق و خشک مغز و بی فرهنگید؟ اصلا به شما هم می شود گفت آدم؟ 

ادامه داستان: پس از اینکه خانم قهرمان و عاشق محیط زیست ماشینش را نگه می دارد. یک مرد پنجاه ساله موتور سوار از پشت به ماشین خانم محترم داستان می زند. مرد  و دختر شانزده ساله اش کشته می شوند. انتهای داستان. 

همه سیاستمدار ها ، فقها و قاضی ها مجبورند روزانه که بین بد و بدتر مشابه قضیه اردک ها انتخاب کنند و اردک های احمق که آمدند وسط اتوبان را قربانی جان آدم ها بکنند.  مثلا بین اینکه یک نفر کشته بشود یا ده هزار نفر. بین اینکه یک میلیارد تومان پول از بین برود یا صد نفر بمیرند. بین اینکه مردم بیسواد و بیشعور بمانند یا اینکه قدرت حاکم به خطر بیافتد. بین اینکه مردم حداقل های زندگی انسانی را داشته باشند یا حکومت بتواند ایدئولوژی خودش را پیش ببرد. 

خوب حکومت عزیز تر از جان ما یا بهتر بگویم آقا و سپاه در بیشتر موارد گزینه دوم را انتخاب می کنند. برای نمونه اگر قرار باشد ده هزار نفر قربانی آقا شوند، خوب بشوند. شاید به نظر شما برسد نجات جان ده هزار نفر مهم تر از جان یک نفر باشد. نه اگر آن یک نفر مقام عظما باشد، جانش ارزشش بیشتر از جان ده ها هزار نفر است. خیلی ها حتی ارزش جان هشتاد میلیون ایرانی را کمتر از یک خم ابروی آقا می دانند. ارزش یک میلیارد تومان از دارایی های آقا و سپاه بیشتر از جان صد نفر است. دو تا مورد آخر هم که خیلی واضحند. مشکل اینجاست که خیلی از مردم این موارد ساده و بدیهی را متوجه نمی شوند و به اشتباه فکر می کنند سیاست مداران ایران حرامزاده اند.  

حسن ختام: خدایا خدایا، تا انقلاب مهدی، از نهضت خمینی1،محافظت بفرما. 

پانویس:
1 - منظور دوران طلایی امام است.


۱۳۹۴ تیر ۲۲, دوشنبه

مجبورم، می فهمی؟ مجبورم، مجبور.


 به یک بابایی می گن اگه یک پتروشیمی آتش بگیره و آماده انفجار باشه، تو چی کار می کنی؟

می گه: می روم وسط آتش، تا خاموشش کنم. 

می گن: آخه وسط آتش که می سوزی، کشته می شی. 

 می گه: مجبورم، می فهمی؟ مجبورم، مجبور. 


به یاد شهرام محمدی

۱۳۹۴ تیر ۳, چهارشنبه

آیا می دانستید دکل های حفاری دریایی در حد و اندازه برج ایفل هستند؟


قدیم ها خرتوخر که می شد، دیگه ته تهش، شتر با بارش گم می شد یا سگ صاحبش را نمی شناخت. یا دیگه طرف خیلی که دزد قهاری بود می رفت منار مسجد را می دزدید، قبلش هم باید چاه می کند برای منار. الان به لطف نزدیکی نظر محمود و آقا، دکل حفاری گم می شود. آخه دکل حفاری دریایی که بچه بازی نیست که گم شده باشه. دکل حفاری داریم که از برج ایفل بزرگتره. فکرش را بکن فردای توی اخبار بنویسند که برج ایفل گم شده! من می ترسم با این سرعتی که گند کاریهای محمود و دوستانش داره رو می شه، دو روز دیگه رادیو اعلام کنه: 

شنوندگان عزیز توجه فرمایید، شنوندگان عزیز توجه فرمایید. آقای جبارزینگ با سند شش دنگ ایران، توی خلیج فارس ایستاده و تهدید کرده که اگر تا فردا کشور را تخلیه نکنید اسباب اثاثیه همه را می ریزد توی دریا. وزارت امور خارجه قول داد که موضوع فروش ایران به آقای زینگ را در دادگاه لاهه پیگیری کند. تا زمانی که تکلیف معلوم شود، کشور دوست و هسایه مان قبول کرده که مردم در صحرای سیبری مستقر شوند. لطفا وسایلتان را جمع کنید تا همه با هم به سیبری برویم. البته منازلی نیز در سواحل  اندوه لبنان برای استقرار بیت رهبری و مسئولین جمهوری اسلامی در نظر گرفته شده است. 

۱۳۹۴ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

واکنش دلواپسان به خبر ورود ۲۷۰۰۰ پورشه و بی‌ام‌و وارداتی توسط کمیته امداد‎


هر کی گفت نکته مهم این عکس چیه؟

الف - اون آقایی که کل اختلاس و بدبختی های مملکت را ول کرده بعد تو یک حرکت به مذاکرات هسته ای و ویولن زدن زنها اعتراض کرده، سند خون 175 تا غواص را هم زده به نام دلواپسان.  آلفرد هیچکاک توی فیلماش این همه پیام مخفی نداشت که این بابا توی یکدونه پلاکارد داره.
ب - اون دو تا دختر جلوی عکس که حجاب دارند ولی حجابشون و وجناتشون به همایش مرگ بر آمریکا نمی خوره.
ج - اون بنده خدایی که ساندویچ را داره از پهنا می خوره. یعنی کل خشمش در زمینه مذاکرات هسته ای، بی حجابی زن ها، مرگ بر آمریکا را داره سر ساندویچ خالی می کنه.
د - همه موارد.


۱۳۹۴ خرداد ۲۲, جمعه

ای اهل هنر آماده باشید که فرهنگ شریف رفتنی است

حراج تابستانی، کاری از مانا نیستانی
 حراج تابستانی، مانا نستانی

وقتی مهستی مریض شده بود و افتاده بود توی تخت بیمارستان، برو بچ تلویزیون طپش پس از مشورت با دکتر مهستی مطمئن شدند که مهستی رفتنی است. خیلی سریع راه افتادند  و چهار تا خواننده را جمع کردند که آهنگ های مهستی را بخوانند. حالا چهار تا خواننده مربوط به مهستی هم نه، بگذریم. کلا توی ایران رسمه که وقتی یک هنرمند فوت می شود همه به یادش می افتند. همه دنیا تقریبا قضیه همینه، اما توی ایران شدیدتر. هنرمندان ایرانی معمولا قبل از مرگ کلا به فراموشی سپرده می شوند. بعد یک دفعه بعد از فوت همه طرفدارش می شوند. خواستم خبر بدهم که فرهنگ شریف هم ظاهرا رفتنی شده است و برای پرداخت هزینه های درمانش، سازش را به حراج گذاشته. 

به نظرم خریدن ساز فرهنگ شریف قبل از فوت این بزرگوار، سرمایه گذاری خیلی خوبیه. البته ریسکش هم بالاست. اگر خدا خواست و این بزرگوار فوت نشدند و آمدیم اصلا آنقدر حالش خوب شد که دوباره ساز دست گرفت و کنسرت گذاشت. خوب آن ساز حراج شده که ارزشش را از دست می دهد که. به نظرم آن کسی که ساز را می خرد باید شرط کند که ساز پیش استاد بماند و استاد تا زمان مرگ دست به ساز دیگری نزند. اینطوری ارزش ساز خیلی بالا می رود. وقتی هم بعد از صد و بیست سال، استاد فوت شدند،  خریدار می تواند ساز استاد را به مبلغ گزافی بفروشد.




 

۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۱, جمعه

جواد الظریف المصلحتی


 حالا دکتر ظریف جون، مصدق و امیرکبیر زمانه، به دروغ (مصلحتی) گفته که ما توی ایران زندانی عقیدتی نداریم. خوب انتظار دارید بیاید بگوید، داریم. زشته! آبروی ایران می رود. نه اینکه زندانی عقیدتی داشتن چیز بدی باشد، نه! خیلی هم خوب است. ولی این خارجی ها یک چیزهایی را نمی فهمند. مثلا این خارجی ها از بچگی هر حرفی بخواهند می زنند، مثل ما نیستند که اگر به بابامون می گفتیم تو، هنوز لبامون از حالت غنچه در نیامده، دهنمان از مشت پدر پر خون می شد. این خارجی ها شعور درک این فرهنگ غنی ما را ندارند. سیاست خارجی یعنی همین که بروند چهار تا دروغ بگویند و تفاوت های فرهنگی را به خارجی ها نشان بدهند. مثلا به نظر شما ظریف می تواند بگوید که ما بمب اتم می خواهیم، یکی دو تا هم نه، هزار تا می خواهیم. خوب اینکه دیگه اسمش سیاست خارجی نیست، می شود احمد خاتمی و تربیون نماز جمعه. ظریف باید بگوید که آقا فرموده اند که بمب اتم حرام است. ظریف نمی تواند بگوید که آخوندهای یک چیزی دارند به اسم خدعه و آبها که از آسیاب افتاد، مقام عظما فتوا خواهد داد که بمب اتم اگر به هدف نابود کردن دشمنان اسلام به خصوص اسلام ولایت فقیه باشد، اشکال که ندارد، واجب هم هست. این دشمنان ولایت فقیه هم با تقریب خوبی شامل هفت هشت میلیارد جمعیت کره زمین به غیر از خود آقا می شود. یعنی وحشی های وسط جنگل آمازون هم اگر بفهمند که ولایت فقیه چه تحفه ای هست، دو سوته دشمنش می شوند. 

حالا اگر خبرنگار گیر سه پیچ می داد که مثلا ستار بهشتی برای چی زندان رفت، جواد جون چی جواب می داد؟ ما یک مصاحبه کمی تا قسمتی خیالی با آقای ظریف ترتیب دادیم بدین شرح:


خبرنگار: خوب آقای ظریف شما که زندانی عقیدتی ندارید، جرم ستار بهشتی چی بود که کشته شد؟

ظریف: (با قیافه جدی) ستار بهشتی یک کم کله اش بوی قرمه سبزی می داد. (با خنده) قرمه سبزی خوردید که؟ خیلی خوشمزه است، حتما یکبار با خانم بچه ها تشریف بیاورید منزل یک قرمه سبزی بخوریم. (دوباره قیافه جدی) خوب ستار بهشتی را برده بودند که کله اش را شستشو بدهند. خوب هر چی شستند، فایده نداشت. ستار هم همین طور با موهای خیس اومد نشست زیر باد کولر، چایید و بعدش هم سینه پهلو کرد. البته مامورهای پاسگاه خیلی بهش محبت کردند. اصلا از بسکه بهش محبت کردند، ستار کمی فوت شد که بعدا پزشکی قانونی تشخیص داد که ستار کاملا به رحمت ایزدی پیوسته. 

خبرنگار: خوب جرم آقای مجید توکلی چیست که هنوز توی زندان تشریف دارند؟

ظریف: (با تعجب) کی؟ مجید چی؟ نمی شناسم. من وزیر خارجه هستم، لزومی ندارد که همه دزدها و قاچاقچی ها و آدم کش های ایران را بشناسم. 

خبرنگار: چرا اینقدر روزنامه ها و کتاب ها در ایران با سانسور روبرو می شوند؟

ظریف: شما دارید تو تا موضوع متضاد را با هم قاطی می کنید. ما در ایران سانسور نداریم. از آنجایی که مردم ما خیلی به طبیعت علاقه دارند. ما مجبوریم در کاغذ روزنامه و کتاب صرفه جویی کنیم. برای همین دولت معمولا به نویسندگان و روزنامه نگاران کمک می کند که حجم مطالبشان را کمتر کنند.  


 خبرنگار: اصلا برویم سراغ یک موضوع دیگر. چرا اینقدر نرخ اعدام در ایران بالاست؟

ظریف: این سوال شما ناشی از تفاوت فرهنگی است. ما توی ایران اعدام نداریم. ما یک ورزش ملی داریم که در آن قدرت گردن و حبس نفس در سینه نقش خیلی مهمی را بازی می کند. حتی یکی دو بار این ورزش را در زمین فوتبال اجرا کردیم که با مخالفت فدراسیون فوتبال روبرو شد. متاسفانه 99.9% شرکت کنندگان در این مسابقات فوت می شوند.  



 خبرنگار: نظرتان در مورد اینکه دگراندیشان در ایران نمی توانند به استخدام دولت دربیایند و حتی در مواردی اجازه کسب و کار آزاد را هم ندارند یا پیروان مذاهب غیر از شیعه نمی توانند به مقام های دولتی دست پیدا کنند چیست؟

ظریف: حرف شما کاملا غلط است. یکی سری عقاید در ایران طرفدار کمی دارند. برای همین پیروان و طرفداران این عقاید ترجیح می دهند که بروند بچسبند به اشاعه و توسعه عقایدشان. این تنها در مورد دین نیست، افراد با دیدگاه های سیاسی زاویه دار با حکومت را هم شامل می شود. خوب این افراد معمولا پس از مدتی خانه نشینی، یا دست از عقایدشان بر می دارند یا از ایران می روند. دولت برنامه دارد که کلیه عقاید زاویه دار با حکومت را به همین ترتیب اصلاح کند.

۱۳۹۴ فروردین ۱۶, یکشنبه

تکرار تاریخ: لوزان و ترکمنچای، خامنه ای و فتحعلیشاه



این بسیجی ها و ولایی ها که می گویند تفاهم نامه لوزان همان معاهده ترکمنچای است، هیچ دقت کرده اند که یعنی خامنه ای هم همان فتحعلیشاه قاجار است؟

نقش
ترکمنچای
لوزان
توضیح
بالاترین مقام حکومت
فتحعلیشاه قاجار



حکومت او سرآغاز پاره پاره شدن ایران بود. 
آیت الله خامنه ای


قبلا هم شباهت هایی بین این دو حاکم دیده شده است. (منبع)
تنظیم کننده قرار داد
قائم مقام فراهانی

 
صدر اعظم ایران، سیاست‌مدار، ادیب، شخصیت برجسته و تاثیرگذار ایران‌زمین در عرصه حکومت و سیاست و نیز ادب و هنر نیمهٔ اول قرن سیزدهم هجری بود.
جواد ظریف 



طرف مقابل ایران
روسیه
قدرت های جهانی

مخالفان قرارداد
حاجی میرزا آقاسی

او پس از قتل از قائم مقام فراهانی صدراعظم ایران شد. البته او مخالف عهدنامه ترکمنچای نبود. فقط شباهت عجیبی بین چهره و شخصیت او و حسین شریعتمداری هست. 
اسراییل و حسین شریعتمداری




نکته اضافه:
حمله به سفارت روسیه بعد از قرارداد ترکمنچای
«عوامل انگلیسی و ملایان مرتجع که از عهدنامه ترکمنچای در ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی ناراضی بودند، توده متعصب را تحریک به هجوم و ویران‌کردن سفارت روسیه کردند» منبع اینترنت!!!!